رنگدرماني که به آن کروموتراپي هم ميگويند، به شيوه استفاده از رنگ و نور براي برقراري تعادل، آرامش ذهني و بهبود سلامت اشاره دارد.
الين- ماري آستن- شارپ يک رنگدرمانگر يا کروموتراپيست تاييدشده دراينباره ميگويد: «رنگدرماني يک شيوه مهم درماني جايگزين است، زيرا بهآساني در دسترس و تأثيربخش است.» قرار دادن بيماران در معرض رنگهاي گوناگون از طريق نور براي درمان مشکلات روانشناختي و فيزيولوژيکي در فرهنگهاي باستاني در مناطقي مانند چين، هند و مصر ريشه دارد که در آنها بيماران را در سولاريومهايي با شيشههايي با رنگهاي گوناگون مينشاندند.
نور خورشيد از ميان شيشهها ميگذشت و بيماران را غرق رنگهايي ميکرد که به علت منافع درماني فردي انتخاب شده بودند. نظام باستاني پزشکي آيووروديک در هند که رويکردي کلگرا به مراقبت از بدن (ذهن، جسم و روحيه دارد) نيز به استفاده از رنگهاي براي درمان بيماريهاي گوناگون بر اساس اين اعتقاد که رنگهاي متفاوت نيروهاي شفادهندگي متفاوت دارند ميپردازد.
اين نظام پزشکي خواص را بهطورمعمول به رنگهاي رنگينکمان نسبت ميدهد:
قرمز: انرژي ميدهد، نيرو را بالا ميبرد، گردش خون را تحريک ميکند.
آبي: تسکين ميبخشد، باعث آرامش و آسودگي ميشود، تفکر منطقي را برميانگيزد.
زرد: انگيزه ايجاد ميکند، وضوح ذهني و توانايي ارتباط گرفتن را ارتقا ميدهد.
سبز: سرزندگي و هماهنگي را تشديد ميکنند و اثري پايدارکننده دارد.
نارنجي: بيباکي، شورونشاط و هوش را تقويت ميکند.
بنفش/ارغواني: به تقويت اعتمادبهنفس و الهامبخشي يا درونانگيزي کمک کرده و دستگاه عصبي را متعادل ميکند.
سفيد: همه رنگها را در خود دارد؛ براي شفابخشي و هشياري معنوي خوب است.
امروزه رنگدرمانگرها از وسايل کاربردي مانند روسريها و بطريهاي شيشهاي رنگي گرفته تا جواهرات رنگي، نوردهي ملايم و حتي غذاهاي رنگارنگ براي درمان افسردگي، اضطراب و حتي کاهش عوارض ناشي از سکته مغزي استفاده ميکنند.
آستن شارپ ميگويد: «آبي رنگي آرامبخش و رنگي ايدهآل براي اضطراب است. سبز ما را متعادل ميکند و باعث تجديدقواي بدنمان ميشود. رنگ زرد به هشيار و مطمئن باقي ماندن ما کمک ميکند. قرمز انرژي ما را تقويت ميکند. افرادي که دچار افسردگي هستند با رنگهاي زرد خوشبينتر و با رنگ نارنجي صميميتر ميشوند. صورتي بيانگر عشق به خود است که به نظر من همه ما براي شفا يافتن واقعي به آن نياز داريم.»
به گفته او، اغلب ما متوجه نيستيم که درواقع در طول زندگيهايمان در حال استفاده از رنگدرماني بودهايم. همه انتخاب رنگها، چه درباره لباس و مبلمان باشد و چه درباره غذا و مسواک باعث ميشوند، ما احساس بهتري بکنيم. او ميگويد: «حتي هنگاميکه مطلقاً هيچ چيز رنگارنگي در محيط شما وجود ندارد، ميتوانيد از ذهنتان استفاده کنيد و عامدانه رنگهايي را ميخواهيد تصور کنيد و بهاصطلاح «رنگ را به آنجايي که ميخواهيد بهبود يابد بدميد.» اين بهاصطلاح دميدن رنگ را ميتوانيد در هر جايي تمرين کنيد.»
گرچه اين کار بسيار ساده به نظر ميرسد، اما آيا شاهدي وجود دارد که واقعاً رنگدرماني مؤثر است؟
لسلي هرينگتون، رئيس شرکت الچ کالر، يک شرکت مشاوره رنگ، دراينباره ميگويد: «فرصت واقعي که رنگ در اختيار شما ميگذرد اين است که خصوصيات عاطفي يا رفتاري را که در پي آن هستيد با رنگ مناسبي (از ديدگاه خودتان) پيوند دهيد.»
هرينگتون که راهبردهاي کاربرد رنگ را براي شرکتها در سراسر دنيا ارائه ميدهد، توضيح داد که تجربه انسانها با رنگ از طريق رشتهاي از بهاصطلاح فيلترها صورت ميگيرد. ازجمله اين فيلترها واکنشهاي ذاتي يا فيزيولوژيک به رنگها است، اما تداعيهاي آموختهشده با رنگها بر اساس فرهنگها و تجربيات افراد هم در اين مورد مؤثر است. بنابراين رابطه با رنگها در سطح فردي ميتواند بسيار پيچيده باشد.
هرينگتون ميگويد مجموعه فزايندهاي پژوهشها بيانگر آن است که رنگيهايي معين بهطوري يکنواخت و به شيوهاي قابل پيشبيني تأثيراتي بر رفتار ميگذراند، براي مثال رنگ قرمز و نارنجي باعث تحريک شدن و نيرو بخشيدن ميشوند درحاليکه رنگ آبي و سبز آرامبخش هستند. برخي از رنگها مانند زرد درواقع ميتوانند خلقوخو را بالا ببرند، اما پردازش آنها انرژي بيشتري ميگيرد و ممکن است لازم باشد که با «دوزهاي کم» دريافت شوند. بنابراين در فضاي کاري ممکن است مفيد باشد که از رنگ آبي و سبز استفاده کنيم تا بالاترين ميزان تمرکز و توجه در افراد ايجاد شود قرمز و نارنجي براي مشکلگشايي گروهي (brainstorming) و تسهيل ارتباط اجتماعي مفيد است و رنگ زرد باعث تقويت تفکر عقلاني و نوآوري ميشود.
البته هرينگتون ميگويد، کل محيط کار نياز به بررسي دارد. پنجرهها و نور طبيعي، صدا و مبلمان، همه از عواملي هستند که در پيامدها تأثير ميگذارند.»
منبع: Yahoo Health