● نشانههای مناسب
وقتی کودک درون شما فعال میشود، بیتردید احساسات و هیجانات را تجربه میکنید:
▪ زمانی که در بازی یا سرگرمی غرق شدهاید، زمانی است که کودک درونتان در شما فعال شده است.
▪ زمانی که با تماشای یک فیلم یا دیدن یک نمایش تلویزیونی گریه میکنید.
▪ زمانی که با کودکان خوش و بش و بازی میکنید.
▪ وقتی از بازی کردن با اسباب بازی کودکان لذت میبرید.
▪ زمانی که برنامههای کودکان و کارتونهایی را که برای آنها ساخته شده است، نگاه میکنید، مجذوب میشوید و لذت میبرید.
▪ زمانی که برای چیزهایی که در گذشته داشتهاید و آنها را از دست دادهاید، گریه میکنید و دچار سوگ میشوید.
▪ زمانی که میخواهید توجه بزرگترهای خانواده یا فامیل را جلب کنید و از محبت آنان برخوردار شوید.
▪ زمانی که به خواندن کتابهای کودکان میپردازید، فیلم تماشا میکنید و یا آلبوم عکسهای دوران کودکیتان را نگاه میکنید.
▪ زمانی که ادای دختر یا پسر کوچولویی را درمیآورید، مانند آنها حرف میزنید و احساسات شدیدی را مانند گذشته تجربه میکنید.
● علاقهمند به شنیدن چه چیزهایی است؟
او مایل است که به او بگویید:
▪ دوستت دارم، مواظبت هستم و تو را همان طور که هستی میپذیرم.
▪ از این که تو را دارم، بسیار مغرور و مفتخرم، تو همه چیزی هستی که دارم.
▪ خیلی خوشحالم از اینکه کودکم هستی.
▪ تو بسیار زیبا و جذاب هستی، عزیزم.
▪ تو فوقالعاده و بینظیری.
▪ تو هنرمند و خلاقی.
▪ تو توانمند و پرتلاشی.
▪ متأسفم از اینکه به تو آسیب رساندم.
▪ متأسفم از اینکه به تو بیتوجهی کردم، تو را نادیده گرفتم.
▪ متأسفم از اینکه فراموشت کردم.
متأسفم از اینکه تو را به عنوان یک کودک آنطور که بودی، نپذیرفتم و انتظار داشتم به سرعت رشد کنی و بزرگ شوی.
▪ تو میتوانی از این به بعد به من اعتماد کنی، و من بیتردید از تو مراقبت خواهم کرد.
▪ میتوانی به من اعتماد کنی و هر طور دلت میخواهد باشی (خودت باشی).
▪ میتوانی به من اعتماد کنی، من در برابر هر رنج و آسیبی از تو مراقبت خواهم کرد.
▪ ما برای رسیدن به سلامتی و رشد شخصیتی باهم همکاری خواهیم کرد.
▪ ما برای دستیابی به شادی و لذت بیشتر باهم همکاری خواهیم کرد.
● پیامدهای منفی
وقتی در مقام یک بزرگسال، تمایلات، خواستهها و نیازهای کودک درون را سرکوب میکنید، در معرض خطرات زیر قرار میگیرید:
▪ هرگز یاد نمیگیرید چگونه احساس طبیعی داشته باشید.
▪ هرگز یاد نمیگیرید چگونه بازی کنید و لذت ببرید.
▪ هرگز یاد نمیگیرید چگونه آرام باشید و استرسهای خود را کنترل کنید.
▪ هرگز یاد نمیگیرید چگونه از زندگی لذت ببرید و فقط خودتان را در کار غرق میکنید.
▪ با خودتان خیلی جدی حرف میزنید.
▪ از اینکه به اندازه کافی «خوب نیستید» احساس گناه میکنید و برای اینکه کمتر دچار احساس گناه شوید، خود را در کار غرق میسازید.
▪ از بودن در کنار خانواده و کودکانتان لذت نمیبرید.
▪ نسبت به افـــرادی که از زندگی لـــذت می برند، به اندازه کافی سرگرمی دارند و میدانند چگونه بازی کنند، بدبین میشوید.
▪ از صمیمی شدن با دیگران میترسید، بنابراین از آنها فاصله میگیرید و منزوی میشوید. به علاوه میترسید که در ارتباط با مردم بیکفایت و نابهنجار ارزیابی شوید.