Monday, 23 December 2024

شخصیت درونگرا

  • Monday, Dec 11 2017

۴ تیپ شخصیتی درونگرا بر اساس روانشناسی یونگی را بشناسید

شخیصت درونگرا در روانشناسی یونگی

 

personality types

آیا شما یک شخص درونگرا هستید؟ اگر هنوز در مورد شخصیت تان اطمینان ندارید میتوانید با 4 تیپ شخصیتی درونگرا آشنا شوید.

 کارل یونگ چهار عملکرد شناختی تیپ شخصیتی درونگرا را طبقه‌بندی کرده است: درونگرایی اجتماعی، درونگرایی فکری، درونگرایی اضطرابی، و درونگرایی مهاری. با خواندن ادامه‌ی این مطلب بفهمید شما در کدام دسته قرار می‌گیرید و چگونه بر ذهن‌تان تاثیر می‌گذارد.

دقت کنید، باید آگاه باشیم در مورد اختلال اضطراب اجتماعی، محوریت اجتماعی مسئله‌ای نیست. اضطراب اجتماعی باعث نمی‌شود یک فرد منحصرا درونگرا باشد؛ حتی برونگراها هم از اختلال اضطراب اجتماعی رنج می‌برند.

محققان با بی‌توجهی و بدون در نظر گرفتن آن‌که سه ” تیپ “ دو به دو ناسازگار هستند، تمام اشکال دیگر درونگرایی را در دسته‌های اجتماعی، فکری و مهاری طبقه‌بندی کرده‌اند. مشکل آن است که درونگرایان واقعی نیز همین کار را می‌کنند.

تعریف یونگ از درونگرایی، در تیپ شخصیتی درونگرا به چهار دسته‌ی جدا طبقه‌بندی می‌شود که در ادامه آنها را بیش‌تر باز می‌کنیم.

۱. حسی‌های درونگرا

واقعیت برای درونگرایان حسی یک فرآیند مکانیکی تجزیه‌ی مشاهدات، تجارب، و سپس غربال کردن و مرتب‌سازی آنها برای یافتن ارتباط است. ذهن جزء- محور آنها دائما الگوهایی را در رفتارها برداشته و برای بررسی و استفاده در آینده ذخیره می‌کند. برای حسی‌های درونگرا قوانین و عرف حکم است و مشتاقند همه چیز را مرتب نگه دارند- خانه‌ها، قفسه‌ها و محیط.

در صورت رها شدن به حال خود، حسی‌های درونگرا خودشان را به ایجاد طرح‌هایی برای آینده، مرتب کردن زندگی‌شان و اندیشیدن به گذشته مشغول می‌کنند.

۲. احساسی‌های درونگرا

احساسی‌های درونگرا ارواح شکنجه‌ دیده‌ای هستند که زندگی و معنای همیشه در تغییرش را در سطحی عمیق و شخصی پذیرفته‌اند. ناچیزترین بی‌عدالتی اجتماعی یا قربانی ستم آنها را خشمگین می‌کند. می‌توان آنها را به شدت حساس نامید و دنیا را بر اساس اصول اخلاقی شخصی‌شان که از تجارب گذشته شکل گرفته، قضاوت می‌کنند. آنها زندگی را به شیوه‌ای مغرضانه در اطراف‌شان پراکنده و جذب می‌کنند و قلبا به شدت خلاق هستند. آنها اغلب خودشان را به هنر می‌سپارند.

وقتی تنها شوند که افکارشان را بروز دهند، احساسی‌های درونگرا رام‌نشدنی‌ترین تخیلات‌شان را رها کرده و ایده‌آل‌هایی برای دنبال کردن در آینده می‌سازند. آنها با درک عمیق‌تری از یک تجربه، آن زمان را برای ترکیب معنی و اخلاق با یکدیگر در انزوا استفاده می‌کنند.

۳. متفکران درونگرا

در واقعیت یک متفکر درونگرا منطق حکم می‌راند. آنها معنی عمیق‌تر حقایق را رد می‌کنند و نسبت به دانش و حقایق حریص هستند. هدف نهایی آنها تعیین اطلاعات درست و اطلاعات غلط است. آنها که دانشمندان و محققان بزرگی در دنیا هستند، هنگام دریافت حقایق بی‌طرفانه بر صحت هرچه بیش‌تر آنها تاکید می‌کنند.

در انزوا، به شیوه‌ای منطقی و بی‌طرفانه چارچوبی برای مکانیسم‌های دنیا می‌سازند. آنها در حالی‌که به طرزی خستگی‌ناپذیر در حال پژوهش هستند، پایگاه داده‌ی بزرگی از اطلاعات را غربال می‌کنند، و در آن میان اطلاعات جدید را گرفته و دسته‌بندی می‌کنند.

۴. شهودی‌های درونگرا

درونگراهای شهودی دنیا را به شکل هزاران پازل برای حل شدن می‌بینند. آنها اشتیاق بسیاری در حل مسائل پیچیده دارند.

درونگراهای شهودی در اوقات فراغت‌شان به دنبال پایه‌گذاری آینده‌شان و برنامه‌ریزی قبلی هستند. آنها تحقیق می‌کنند تا با مراقبه و ارائه‌ی یک راه‌حل انتزاعی، ایده‌های جدیدی برای قرار دادن در جهان‌بینی‌های پیشین‌شان کشف کنند. آنها با درک شهودی‌شان شگفتی‌های دنیا را پیش‌بینی، برنامه‌ریزی و درباره‌ی آنها تعمق می‌کنند.

توجه: یکی از اصول راهنمای یونگ آن بود که هر موجودی همزمان ویژگی‌های درونگرایی و برونگرایی را مجسم می‌کند. بنابراین، یک درونگرای شهودی ممکن است یک احساسی برونگرا باشد و بالعکس. بعلاوه، یونگ اعتقاد داشت که هر کدام از ما دو عملکرد شناختی برونگرا و دو عملکرد شناختی درونگرا داریم. باید به خاطر داشت که تمام این عملکردهای برونگرایی و درونگرایی با یکدیگر متضاد هستند.