عوامل به وجود آورنده طرح واره
1-ارضاء نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی:
این نیازها شامل پنج تا میشوند :
۱- دلبستگی ایمن به دیگران
۲-خود گردانی، کفایت و هویت
۳-آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم
۴ -خود انگیختگی و تفریح
۵-محدودیتهای واقع بینانه و خویشتن داری
2-تجارب اولیه زندگی : چهار دسته تجارب اولیه زندگی باعث اکتساب سریع طرحواره ها می شوند
۱-ناکامی ناگوار نیازها: وقتی اتفاق می¬افتد که فرد تجارب خوشایندی تجربه نکند (رها شدگی/ محرومیت)
۲-آسیب دیدن و قربانی شدن است . طرح واره¬های بی¬اعتمادی /بد رفتاری
۳-زیادی چیزهای خوب را تجربه کند (وابستگی / بی کفایتی).
۴-تجارب همانند سازی با والدین : کودک به طور انتخابی با افکار و احساسات والدین همانند سازی می کند ، آنها را درون سازی می کنند.
۳-خلق و خوی هیجانی :
«خلق و خوی هیجانی کودک در تعامل با وقایع دردناک دوران کودکی منجر به شکل گیری طرحواره ها می شود. به عنوان مثال یک کودک پرخاشگر در مقایسه با یک کودک منفعل و پذیرا بیشتر احتمال دارد مورد بدرفتاری بدنی والدین خشن خود قرار گیرد» (یانگ ، ۱۳۸۶، ص ۳۶) .
طبق نظر یانگ طرحواره های ناسازگار اولیه این ویژگی ها را دارند:
1- الگوها یا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند.
2- از خاطرات، هیجان ها، شناختواره ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند.
3- در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند.
4- در سیر زندگی تداوم دارند. 5- درباره خود و رابطه با دیگران هستند.
6- به شدت ناکارامدند.
همانطور که یانگ گفته طرحواره دارای ابعاد هیجانی، احساسات بدنی، خاطرات و شناختواره ها است. سیستم های متفاوتی برای ضبط هر یک از این موارد در مغز وجود دارد. ابعاد هیجانی و احساس های بدنی طرحواره در آمیگدال ثبت می شوند و خاطرات و شناختواره های همراه آن در هیپوکامپ و قشر عالی مغز ذخیره می شود. هیجانات و احساس های بدنی ذخیره شده در سیستم آمیگدال ویژگی های سیستم آمیگدال را دارا هستند.
سیستم آمیگدال ناهشیار است، سریعتر عمل می کند، خودکار است، خاطرات هیجانی ثبت شده در آمیگدال پردوام و ماندگارند، سیستم آمیگدال از تفاوت های شناخت دقیقی ندارد، و سیستم آمیگدال از نظر تکاملی مقدم بر قشر مغز است (یعنی زودتر شکل می گیرد و تکمیل می شود).
وقتی فرد با محرک هایی روبرو می شود که یاد آور وقایع دوران کودکی او هستند و در شکل گیری طرحواره ها نقش داشته اند، هیجان ها و احساس های بدنی همراه آن واقعه به طور ناهشیار توسط سیستم آمیگدال فعال می شوند. هیجانها و احساسهای بدنی خیلی سریعتر از شناختواره ها به کار می افتند.
همچنین مولفه های شناختی طرحواره اغلب دیرتر از هیجان ها و احساس های بدنی شکل می گیرند. بسیاری از طرحواره ها در مراحل پیش کلامی بوجود می آیند. به خاطر همین بعد هیجانی طرحواره ها و مکان ضبط شدن آنها است که افراد بسیاری از مشکلشان شناخت کافی دارند اما در مواقع لزوم نمی توانند رفتار مناسبی داشته باشند و این یکی از نقص های درمان های شناختی است.