وقتی حسادت، زندگی مشترک‌تان را نابود می کند!
کمی حسادت، ذات بشر است و همیشه هم به این معنی نیست که اگر حسادت کردیم، اتفاق خیلی بدی افتاده. گاهی حسادت نشان می‌دهد که واقعا عاشق طرف مقابل‌مان هستیم و دوست نداریم ببینیم رابطه‌مان مورد تهدید قرار گرفته. اما اگر حسادت چیزی فراتر از یک تفکر گذرا باشد چطور؟ اگر جزو آنهایی هستید که حسادت را مدام در وجود خود احساس می‌کنید هشدارهایی برای‌تان داریم.
در ابتدای زندگی مشترک، زن و مرد معمولا نسبت به هر چیز متفاوتی بی‌نهایت احساس حسادت می‌کنند.
هر کسی تقریبا می‌داند که چه چیزی بیشتر باعث برانگیخته شدن احساس حسادتش می‌شود. جنسیت شما هم می‌تواند تعیین کند که چه نوع رفتارهایی حسادت‌تان را برانگیخته می‌کند. زن‌ها وقتی که حس کنند همسر یا مرد مورد علاقه‌شان از نظر عاطفی به آنها خیانت می‌کند، شدیدا احساس حسادت می‌کنند، اما مردها بیشتر نسبت به خیانت جسمی حسود هستند. اگر همسرتان سابقه‌ی خیانت داشته باشد، حسادت شما توجیه پذیرتر خواهد بود. اما اگر حسادت شما بیشتر زمینه‌ی پارانویا داشته باشد تا واقعیت چطور؟
افکار وسواسی و غیرمنطقی دارید
وقتی همسرتان را در حال صحبت با یک نفر دیگر می‌بینید، طبیعی است که در درون‌تان کمی احساس حسادت کنید. اما اگر این افکار، جنبه‌ی وسواس به خود بگیرند و بیشتر از حد طبیعی خود طول بکشند چطور؟ اگر چنین شرایطی داشته باشید، ممکن است بر اساس همین افکار مزاحم رفتار کنید و واکنش نشان دهید، حتی وقتی که می‌دانید کاملا غیر منطقی هستند.
آیا مدام گوشی همسرتان را چک می‌کنید یا پیام‌های صفحات اجتماعی‌اش را دنبال می‌کنید؟ این نشاندهنده‌ی ریشه دواندن حسادت در وجود شماست.
برای اینکه ثابت کنید حق با شماست خودتان را به هر دری می‌زنید
حسادت بیمارگونه، فریبنده است. زمان‌هایی ممکن است بدانید و آگاه باشید که رفتارتان نادرست و غیرعاقلانه است، اما گاهی هم ممکن است به هر آب و آتشی بزنید و تقلا کنید که ثابت کنید همسرتان یک خائن است. ممکن است احساس کنید لازم است ثابت کنید حسادت شما مورد تائید و توجیه پذیر است. این می‌تواند شامل تعقیب هر حرکت همسرتان شود و یا حتی مقابله با کسی که فکر می‌کنید همسرتان با او به شما خیانت می‌کند. اگر هم سابقه‌ی مورد خیانت مواقع شدن در گذشته یا گول خوردن را داشته باشید، خیلی بیشتر از این افکار و رفتارها زجر خواهید برد.
اعتماد بنفس پایینی دارید
حسادت، ریشه در ناامنی و بی اعتمادی دارد، که بعدا می‌تواند به شکل تمایل به در تملک گرفتن طرف مقابل، محدود کردن آزادی او یا کنترل رفتارهایش دربیاید که خیلی زود باعث خودبراندازی خواهد شد. اگر افکارتان شدیدا حسادآمیز است باید بررسی کنید اخیرا چه تغییرات استرس برانگیزی در زندگی‌تان روی داده است، برخی از این نوع تغییرات می‌تواند برای آنهایی که اعتماد بنفس پایینی دارند، حسادت برانگیز باشد.
اختلال روانی دیگری دارید
حسادت بیمارگونه، به خودی خود یک اختلال روانی نیست، بلکه بیشتر علامتی از یک مسئله‌ی بزرگ‌تر است. بسیاری از افرادی که دچار اسکیزوفرنی یا اختلال توهم هستند، شدیدا حسود هستند. اگر احساس می‌کنید حسادت شما به مرور در حال افزایش است و رابطه‌ی زناشویی و زندگی مشترک‌تان را تحت تاثیر قرار داده، حتما به مشاور یا روانپزشک مراجعه کنید.
رفتارتان خشونت آمیز شده
حسادت بیمارگونه می‌تواند از نظر روحی و عاطفی به شما و همسرتان آسیب بزند، اما این احتمال بسیار زیاد است که با شدت گرفتن حس حسادت، رفتارهای خشونت آمیز و خطرناکی از شما سر بزند. بسیاری از آدم کُشی‌ها و جنایت‌ها از حسادت افرادی ناشی می‌شوند که همسرشان را متهم به خیانت می‌کنند. حتی اگر به این مرحله هم نرسد، خشونت‌های خانگی در خانه‌هایی که یکی از همسران به شدت حسادت می‌ورزد، رایج هستند که می‌تواندعواقب بسیار ناخوشایندی برای تمام اعضای خانواده داشته باشد.
چه می‌توانید بکنید
شاید نسبت به رفتارهای حسادت آمیز خود آگاه باشید یا همسرتان چیزهایی به شما گفته باشد که شما را نسبت به رفتارهای غیرقابل قبول‌تان مطلع کرده باشد. به هر صورت واقعیت این است: اگر تغییری ایجاد نکنید، به راحتی می‌توانید همسرتان را از خود دور کرده و زندگی مشترک‌تان را تباه کنید. رفتار درمانی شناختی در درمان حسادت بیمارگونه بسیار موثر است. این درمان شامل شناسایی افکاری که بیشتر از هر چیزی حسادت‌تان را برمی انگیزد، به چالش کشیدن این افکار و ارائه‌ی استراتژی‌هایی برای جلوگیری از بروز مجدد در آینده می‌شود. زمانی که بتوانید ریشه‌های پنهانی را که افکار حسادت آمیزتان را تغذیه می‌کنند پیدا کنید، مطمئنا رابطه‌ای سالم‌تر و شاداب‌تر خواهید داشت.
منبع: برترینها
