شنبه, 01 ارديبهشت 1403

حریم شخصی

  • دوشنبه, آبان 06 1398

چطور به حریم شخصي یکدیگر احترام بگذاریم؟

 
چطور به حریم شخصي یکدیگر احترام بگذاریم؟

 

همه ما در هر سن‌وسالی که باشیم، حریم شخصی خاصی برای خودمان داریم که دوست داریم دیگران آن را بشناسند و به آن احترام بگذارند. ولی مسئله اینجاست که خود ما تا چه اندازه به این محدوده شخصی دیگران احترام می‌گذاریم؟ چند بار پیش آمده که دلمان خواسته است از اسرار دوست، همکار یا همسر خود سر در بیاوریم؛ به این بهانه که آن‌ها را دوست داریم، نمی‌خواهیم اشتباه کنند یا به فکر آن‌ها هستیم؟ وقتی به دیگران اجازه نمی‌دهیم به کمک ما راهشان را انتخاب کنند، درست مثل این است که بخواهیم شماره عینک خودمان را برای آن‌ها تجویز کنیم و توقع داشته باشیم خیلی هم خوب ببینند! اما واقعا چطور می‌توان حریم شخصی دیگران را محترم دانست و افراد را در این زمینه آزاد گذاشت؟ در این خصوص با دکتر مریم نجابتیان‌، مشاور خانواده و مدیرگروه روان‌شناسی ورزش و جوانان، گفت‌و‌گو کرده‌ایم که می‌تواند مفید واقع شود.

معناي حريم

«حريم شخصي» براي افراد يك ‌مفهوم ذهني است كه ‌در باور آن‌ها ‌ريشه دارد، اما هرکس به‌مرورزمان سعي مي‌كند به اين باورها شكل واقعي و عيني بدهد‌. درحقيقت همه ما در زندگي خود پيش‌فرض‌هايي داريم كه بسیاری از اوقات آن‌ها را با تجربيات و مشاهده زندگي اطرافيانمان كسب ‌کرده و براي خودمان تعريف كرده‌ايم؛ يعني بايدهاونبايدها‌‌يي را براي خودمان ساخته‌ايم كه مجموعه آن‌ها حريم شخصي ما را شكل مي‌دهند.

حريم زناشويي

ما معمولا با مجموعه‌اي از بايدهاونبايدها و پيش‌فرض‌هایی وارد زندگي زناشويي مي‌شويم‌ كه يا مي‌تواند مطابق و هماهنگ با ‌زوج‌هايي كه اطرافمان مي‌بينيم، باشد ‌و يا حاصل تجربيات خودمان؛ درنتيجه هر فردي براساس باورهايي كه ازطريق منابع مختلف مثل والدين، اقوام، دوستان، جامعه و تجربياتش در ذهن دارد، حريمي را ‌براي خود‌ مشخص مي‌كند. اما رعايت حريم زناشويي به‌عنوان يك قانون‌، هرچند نانوشته باشد، ضروري است‌ و ناديده‌گرفتن آن به رابطه‌ آسيب مي‌رساند‌؛ درواقع قوانين زناشويي چيزي است كه دو طرف برروی پذيرش آن توافق مي‌كنند؛ مثلا اگر زني مي‌پذيرد كه از همان ابتداي رابطه خود براي انجام هر كاري از همسرش اجازه بگيرد، درحقيقت این قانون را پذيرفته‌ است؛ اما ممكن است وقتي آن را با رابطه ديگري مقايسه ‌كند، متوجه شود آن قانون درمورد زوج دیگری صدق نمی‌کند؛ بنابراین قوانین می‌توانند به تعداد زوج‌ها متفاوت باشند و هر زوج بنا‌بر نیاز‌ها و باورهای خود، قانون‌هایی را براي ‌خود ‌تعیین ‌کنند.

چرا باید حریم داشته باشیم؟

با توجه به اینکه هرکدام از دو طرف یک رابطه از مدت‌ها قبل برای خود قوانین و آداب و رسوم خاصی دارند، وقتی هنگام ازدواج می‌خواهند درکنار هم باشند، بايد از قوانين و خواسته‌هاي یکدیگر آگاه باشند و به آن‌ها احترام بگذارند؛ ولي اگر محدوده علايق و خواسته‌هاي همديگر را مشخص نكنيم، نمي‌توانيم به يكديگر امنيت و آرامش لازم را بدهيم.

يكي‌شدن بي‌معناست

اشتباهی که بسیاری از ما مرتکب می‌شویم، این است که رابطه زناشويي را به معنای یکی‌شدن می‌دانیم؛ درحالی‌که در روابط زناشویی یکی‌شدن بی‌معناست. يكي‌شدن، سم زندگي زناشويي است؛ چون به اين معناست كه هركس بايد خودش را فراموش كند تا به آن چیزی که طرف مقابل مي‌خواهد، تبديل شود؛ درحالي‌كه اين کار، امكان‌پذير نيست و قطعا مشكلاتي را به‌دنبال خواهد داشت؛ البته ممکن است اوايل ازدواج باوجودي‌كه اختلافات زياد است، زن و مرد چون‌ هنوز در‌گير شورونشاط شروع رابطه هستند و مي‌خواهند ناشناخته‌هاي‌ وجود همديگر را كشف كنند، ترجيح بدهند مطابق ميل یکديگر‌ رفتار كنند و خيلي چيزها را بپذيرند؛ ولي اين موضوع كم‌كم رنگ مي‌بازد و با عادي‌شدن شرايط زندگي‌، گاهي تفاوت‌ها هم درد‌سرآفرين خواهند شد؛ چون ‌كم‌كم فكر مي‌كنند طرف مقابل حريم خصوصي آن‌ها را ناديده مي‌گيرد.

اعتمادبه‌نفس يكديگر را نشانه نرويد!

باتوجه به اينكه هرکس قبل از ازدواج براي خود ‌قوانيني دارد‌، گاهي بعد از ازدواج با نوعي ناهماهنگي ازسوی‌ طرف مقابل مواجه مي‌شود؛ يعني تعريف قوانين شخصي ‌براي هر فرد متفاوت خواهد شد؛ مثلا وقتي سكوت يا زياده‌گويي‌هاي طرف مقابل هنگام ناراحتي ‌يا هر رفتار ديگري براي همسرش بي‌معناست و از او خرده مي‌گيرد، او هم بعد از مدتي اعتماد‌به‌نفسش را از دست مي‌دهد و فكر مي‌كند شايد رفتار درستی ندارد. درمقابل چنين رفتارهايي‌ باید نخست به كاري كه مي‌كنيد، باور داشته باشيد و براي يكديگر ارزش قائل شويد‌ و به حريم همدیگر احترام بگذاريد‌؛ اينكه چون طرف مقابلمان مانند ما رفتار نمي‌كند، دائم بخواهيم ‌او را زير سوال ببريم، نه‌تنها نمي‌توانيم از زندگي با يكديگر لذت ببريم، بلكه به گونه‌اي اعتماد‌به‌نفس یکديگر‌ را هم زير سوال مي‌بريم‌. فراموش نكنيد داشتن سازش و انعطاف‌، لازمه زندگي زناشويي است؛ ولي به آن معنا نيست كه مي‌توانيم عقايد و خواسته‌هاي يكديگر را ناديده بگيريم.

صبوري پيشه كنيد!

فراموش نكنيد هرقدر هم كه دو نفر يكديگر را دوست داشته باشند و از همديگر شناخت داشته باشند‌، در زندگي زناشويي باز هم اختلافاتي پيش مي‌آيد و ‌گريزي هم  از آن‌ها نيست و درواقع بسيار طبيعي است‌. در اين هنگام‌ بهترين ‌كار، داشتن صبر و حوصله است. اگر شما‌ از روش انتخابي‌تان مطمئن هستيد، مي‌توانيد آرام‌آرام آن را به همسرتان انتقال دهيد‌؛ ضمن اينكه در بسياري از موارد شما هم بايد با صبوري، مطابق ميل همسرتان رفتار كنيد، به عقايدش احترام بگذاريد و آن‌ها را بپذيريد؛ پس صبور باشيد و به همسرتان فرصت بدهيد تا او هم به‌مرور با قوانين و خواسته‌هاي شما آشنا شود‌.

تعريف قشنگي از ارتباط داشته باشيد!

اگر ما بتوانيم تعريف قشنگي از ارتباط زناشويي داشته باشيم، مثلا اينكه هر زن و مردي زماني كامل‌تر هستند كه دركنار يكديگر قرار بگيرند یا اینکه حرف‌ها، گفت‌وگوها، شوخي‌ها، پيامك‌های مربوط به ازدواج را مانعي براي آزادي‌هاي خود ندانيم‌، درعمل بهتر مي‌توانيم آن را بپذيريم و مطابق الگوي درستي كه در ذهنمان داريم، عمل كنيم. فراموش نكنيم يكي از‌ ویژگی‌های مهم ارتباط زناشويي‌، التيام‌بخش‌بودن براي همديگر است. معمولا همه ما با اميد به کسب‌ آرامش، وارد‌ محيط خانواده مي‌شويم و مي‌توانيم اين آرامش را با بودن دركنار همسرمان جست‌وجو كنيم؛ مثلا وقتي جسممان بيمار است، با اين اميد به خانه مي‌رويم كه كسي در انتظارمان باشد و ‌از ما مراقبت مي‌كند؛ درواقع رفتن به‌سمت خانه به ما آرامش مي‌دهد، ولي اينكه بخواهيم فكر كنيم خانه جايي جز مکانی برای دعوا و بگومگو نیست، قطعا تمايلي به رفتن خانه نخواهيم داشت. ‌‌فراموش نكنيم‌ ما زماني مي‌توانيم در ارتباط رشد كنيم كه علاوه‌بر اينكه به رابطه زناشويي خود اهميت مي‌دهيم، رضايت و خوشحالي طرف مقابلمان را هم مدنظر داشته باشیم.

خودتان را فراموش نكنيد!

در رابطه زناشويي حتما بايد از خود بپرسيد كه «من چه كسي هستم»، يعني بايد همچنان به رشد و رضايت خودتان‌ هم اهميت بدهيد‌ و آن را ناديده نگيريد‌. بدين ترتيب شرايطي حاصل مي‌شود كه ضمن احترام به حريم طرف مقابل‌، حريم‌ شخصي‌خودمان‌ را هم‌ ناديده نمي‌گيريم. اگر قوانين يا عادت‌هايي داريم، بايد به گونه‌اي رفتار كنيم كه هر دو نفر به قوانين و خواسته‌هاي یکديگر احترام بگذاريم.

فراموش نكنيم هركدام از ما موجود منحصربه‌فردي هستيم كه بايد خودمان را شايسته احترام بدانيم و اجازه ندهيم كسي به ما و علايقمان بي‌حرمتي كند؛ يعني بايد‌ ضمن اينكه خودمان و خواسته‌هايمان را مي‌شناسيم، طرف مقابلمان را هم بشناسيم و وی را بپذيريم و مديريت كنيم‌؛ باید بدانیم ‌با چيزهايي كه مطابق ميل ما نيستند، چگونه كنار بياييم تا آسيب كمتري ببينيم. درواقع نكته مهم در این میان، داشتن اعتماد متقابل است.

** اشتباهی که بسیاری از ما مرتکب می‌شویم، این است که رابطه زناشويي را به معنای یکی‌شدن می‌دانیم؛ درحالی‌که در روابط زناشویی یکی‌شدن بی‌معناست. يكي‌شدن، سم زندگي زناشويي است؛ چون به اين معناست كه هركس بايد خودش را فراموش كند تا به آن چیزی که طرف مقابل مي‌خواهد، تبديل شود؛ درحالي‌كه اين کار، امكان‌پذير نيست و قطعا مشكلاتي را به‌دنبال خواهد داشت.