چه چیزی در رنگین کمان هست که به آدم‌ها احساس شادمانی می‌بخشد؟ بله، یقینا رنگین کمان نشانه آرامش پس از توفان است، اما این خود رنگ ها هستند که بر ذهن ما تاثیر می‌گذارند. در این نوشتار با روانشناسی رنگ ها و نیز شخصیت شناسی و معنی ۷ رنگ مهم و اصلی آشنا می شوید. با بازده در این مقاله بسیار خواندنی همراه شوید.

برای این که آدم‌ها رنگ‌های خاصی را بر سایر رنگ‌ها ترجیح می‌دهند دلیل وجود دارد. این ارجحیت اطلاعات فراوانی را درباره‌ی شخصیت ما فاش می‌کند، چون هر رنگ با واکنشی که مغز ما هنگام درک آن از خود نشان می‌دهد در ارتباط است.

روانشناسی رنگ ها شاخه‌ی شناخته شده اما کمتر بررسی شده‌ای است‌ از مطالعه‌ی چگونگی درک مغز ما از آنچه به چشم می‌بینیم. تا آنجا که به پژوهش‌های علمی مربوط می‌شود، جای کار چندانی وجود ندارد. با وجود این، از تاثیری که رنگ‌ها بر مغزمان می‌گذارند برای کنترل فرآیند تصمیم گیری در جنبه‌های مختلف جامعه استفاده می‌شود.

روانشناسی رنگ ها :شخصیت شناسی و معنی ۷ رنگ مهم

روانشناسی رنگ قرمز

• مرتبط با انرژی، جنگ، خطر، توانمندی، قدرت، عزم و همچنین شور، اشتیاق و عشق.
• سوخت و ساز بدن انسان را بالا می‌برد، سرعت تنفس را افزایش می‌دهد، و فشار خون را زیاد می‌کند.
• این رنگ بیش از هر رنگ دیگری، هنگامی که نشان دهنده‌ی خطر باشد، توجه را به خود جلب می‌کند.

روانشناسی رنگ نارنجی

• انرژی قرمز و شادی زرد را با هم ترکیب می‌کند.
• با شادمانی، آفتاب و مناطق استوایی مرتبط است.
• نشانگر شور و حرارت، شیفتگی، شادی، خلاقیت، عزم، جذابیت، موفقیت، شجاعت، و انگیزه است.

روانشناسی رنگ زرد

• با لذت، شادی، هوش و انرژی مرتبط است.
• اثری گرم به جا می‌گذارد، سرخوشی را بر می‌انگیزد، فعالیت ذهنی را تحریک می‌کند، و انرژی عضلانی تولید می‌کند.
• رنگ زرد روشن و خالص جلب کننده‌ی توجه است، و به همین خاطر است که تاکسی‌ها را به این رنگ در می‌آورند.
• در صورت استفاده‌ی بیش از حد، رنگ زرد ممکن است اثری مخرب داشته باشد.
• گفته می‌شود که نوزادان در اتاق‌های زردرنگ بیشتر گریه می‌کنند.
• رنگ زرد نشانگر نجابت و وفاداری است. بعدها رنگ زرد را به بزدلی و ترسویی ربط دادند.

روانشناسی رنگ سبز

• رنگ طبیعت. نماد رشد، هارمونی، تازگی، و باروری است.
• ارتباط عاطفی قوی با امنیت دارد.
• سبز تیره نیز عموما با پول مرتبط است.
• قدرت شفابخشی بی‌نظیری دارد.
• سبز نشان دهنده‌ی ثبات و استقامت است.
• رنگ دریا. اغلب با عمق و ثبات در ارتباط است.
• نماد اعتماد، وفاداری، خرد، اعتماد به نفس، هوش، ایمان، حقیقت، و عالم روحانی است.
• برای ذهن و بدن مفید به شمار می‌رود.
• سوخت و ساز بدن را آرام می‌کند و تاثیری آرامش‌بخش به جا می‌گذارد.
• به شدت با آرامش و ملایمت در ارتباط است.
• برای نشان دادن تقوا و صداقت از آن استفاده می‌شود.

روانشناسی رنگ بنفش

• ثبات موجود در رنگ آبی و انرژی رنگ قرمز را با هم ترکیب می‌کند.
• با ویژگی‌های خاندان سلطنتی در ارتباط است. این رنگ نماد قدرت، اشرافیت، تجمل و جاه‌طلبی است.
• بیانگر ثروت و ریخت و پاش است.
• با خرد، عزت، استقلال، خلاقیت، رمز و راز، و سحر و جادو در ارتباط است.

روانشناسی رنگ سفید

• با نور، خوبی، بی‌گناهی، پاکی و بکر بودن مرتبط است.
• به عنوان رنگ کمال در نظر گرفته می‌شود.
• نماد امنیت، پاکی، و تمیزی است.
• معمولا معنای مثبتی دارد.
• می‌تواند نشانگر شروعی موفقیت‌آمیز باشد.
• ایمان و پاکی را به تصویر می‌کشد.

روانشناسی رنگ سیاه

• با قدرت، زیبایی، رسمی بودن، مرگ، شرارت و رمز و راز در ارتباط است.
• رنگ مرموزی که با ترس و ناشناختهها(حفره‌های سیاه) مرتبط است.
• معمولا یک معنای منفی دارد(لیست سیاه، طنز سیاه، “مرگ سیاه”)
• بیانگر نیرو و توانایی است؛ و رنگی بسیار رسمی، زیبا، و معتبر به شمار آورده می‌شود.
• نماد اندوه است.

به بیان ساده، رنگ، شکست نور سفید است. رنگ تجزیه‌ی نور به طول‌ موج‌های مختلف است و هر طول موج به عنوان یک رنگ مجزا شناخته می‌شود. اشیاء این طول موج‌ها را جذب می‌کنند یا بازتاب می‌دهند، بنابراین وقتی ما یک لیموی زردرنگ را می‌بینیم، این طول موج زرد است که بازتابیده می‌شود در حالی که دیگر طول موج‌ها جذب می‌شوند. حالا که معنی رنگ و روانشناسی رنگ ها را فهمیدیم، بگذارید بعضی از راه‌هایی را بررسی کنیم که از طریق آنها رنگ بر ذهن ما تاثیر می‌گذارد.

ما رنگ را احساس می‌کنیم. این که چگونه و چه احساسی نسبت به آن داریم از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. بعضی از رنگ‌ها به ما حس آرامش و راحتی می‌بخشند، این‌ها معمولا در طرف آبی رنگ طیف قرار دارند- که شامل سبز و بنفش نیز می‌شود، و تحت عنوان طرف سرد طیف شناخته می‌شود. دیگر رنگ‌ها شامل خشم و تغیر می‌شوند و به ما احساس ناراحتی می‌بخشند یا نماد شور و هیجان هستند، این‌ها در طرف قرمز رنگ طیف رنگ‌ها قرار دارند- که شامل نارنجی و زرد هم می‌شود، و تحت عنوان طرف گرم طیف شناخته می‌شود.

درک رنگ عملی ذهنی است، و رنگ‌های خاص دارای مفهومی جهانی هستند. این درک در مغز ما رمزنگاری می‌شود و به ما آن احساس غریزی را می‌دهد مبنی بر این که آتش خطرناک و ساحل آرامش بخش است.

روانشناسی رنگ ها ابزار خیلی مهمی است که توسط هنرمندان و دکوراتورهای داخلی استفاده می‌شود و یکی از ساز وکارهای بازاریابی است که در بسیاری از صنعت‌ها به کار برده می‌شود.

این پالت(جعبه‌ی رنگ‌ها) استفاده شده توسط سالوادور دالی است که کار هنری او را اثری شگرف می‌کند و هایپررئالیسمی(واقع گرایی افراطی) را که قصد داشت بیافریند برجسته می‌کند.

وقتی ما برای گرامی‌داشت یک اثر هنری به موزه می‌رویم، آن اثر را از طریق رنگ‌هایی که می‌بینیم درک می‌کنیم چون آن رنگ‌ها در درون ما احساست خاصی را بر می‌انگیزند، و این ادعا را که هر کس آن اثر را به نحوی متفاوت می‌بیند به واقعیت بدل می‌کند. دکوراتورهای داخلی هنگام تصمیم گیری بر سر این که دیوارهای یک بخش خاص از یک ساختمان باید چه رنگی شوند، روی تاثیر رنگ‌ها تحقیق و نظرسنجی می‌کنند.

دلیل آن که بسیاری از ادارات رنگ‌های خاکستری، آبی، و قهوه‌ای زیادی را در دکوراسیون خود به کار برده‌اند این است که این رنگ‌ها بهره‌وری را افزایش می‌دهند.

با وجود این، این یک حساب سرانگشتی نیست. این قضیه برای محیط‌های شرکتی به درستی صادق است، اما اگر کسی قصد کار کردن در مثلا صنعت مد، یا رسانه، را داشته باشد استفاده از نقاشی‌های روشن تر و رنگارنگ تر می‌تواند به تقویت خلاقیت کمک کند.

بسیاری از تبلیغات خودرو رنگ سیاه را به عنوان نمونه‌ی محصولات خود به نمایش می‌گذارند، چون این رنگ خاص با فراوانی و جدیت در ارتباط است. این رنگ مصرف‌کننده را به این باور رهنمون می‌کند که این محصول ارزش خریدن را دارد. حتی صنعت خوراک و نوشیدنی هم برای جذب آدم‌های بیشتر به برندهای مشخص از رنگ‌ استفاده می‌کند.

بسته‌بندی بنفش و طلایی یک برند خاص آبنبات تکنیکی است برای اغوای مصرف‌کننده به پذیرش این باور که این یک شکلات ویژه و تجملاتی است و چرا شخصی نخواهد بهترین بهترین‌ها را بخرد. به لحاظ فرهنگی، رنگ‌ها ارزش‌های متفاوتی دارند که با آنها همراه است. یک عروس در دنیای غرب سفید می‌پوشد، در حالی که در جنوب آسیا این رنگی است که یک بیوه زن به تن می‌کند.

رنگ ذهن ما را تحریک می‌کند، و از اعصار باستان ثابت شده است که گزینه‌ی روان‌درمانی مفیدی است.

مصری‌ها و چینی‌ها از رنگ برای شفا استفاده می‌کردند، فرآیندی که تحت عنوان رنگ درمانی شناخته می‌شود. از رنگ‌ها به منظور کمک به عملکرد بهتر بدن استفاده می‌شود.

با وجود این، تا آنجا که به رنگ درمانی مربوط می‌شود، شک و شبهه‌ی بسیاری تا به امروز باقی مانده است. از آنجا که هر انسانی نسبت به رنگ‌های متفاوت احساسات و عواطف متفاوتی دارد، مفهوم جهانی رنگ‌ها ممکن است در این موارد جواب بدهد یا جواب ندهد.

نتیجه آن که، روانشناسی رنگ ها و ارتباطات رنگ‌ها بخش جالبی از سیستم کاری پیچیده‌ی مغز ما هستند، سیستمی که هنوز هم پرسش‌های علمی بسیاری در رابطه با آن بی‌جواب مانده‌اند، و همچنین تفاوت موجود در معنای فرهنگی رنگ‌ها، که تنها از طریق مشاهده و تجربه‌ی این که چگونه در طی سال‌ها رنگ‌ها بر مغز ما تاثیر گذاشته‌اند قابل استفاده هستند.