جمعه, 07 ارديبهشت 1403

وسواس فکری - عملی

  • سه شنبه, خرداد 13 1393

 

ملاك هاي تشخيصي اختلال وسواس فكري عملي 

الف ).وجود وسواس فكري – عملي :

وسواس فكري به 4صورت تعريف مي شود.:

1).افكار,  تكانه ها, ياتصاوير ذهني برگشت كننده وپايدار كه درمقطعي از اختلال به شكلي مزاحم ونامناسب تجربه مي شوند وباعث اضطراب يا ناراحتي قابل ملاحضه مي شوند.

2).اين افكار  تكانه ها ياتصاوير ذهني صرفا نگراني هاي مفرظ درباره زندگي واقعي نيست .

3).شخص مي كوشد اين قبيل افكار  تكانه ها ,ياتصاوير ذهني راناديده بگيرديا سركوب كند , ياآن ها را بافكرياعملي ديگر خنثي نمايد.

4).شخص واقف است كه افكار,  تكانه ها , ياتصاوير ذهني وسواس محصول ذهن او هستند .

وسواس عملي به2صورت تعريف مي شود:

1)رفتارهاي تكراري (مانندشستن دست , بازبيني,  منظم كردن ) يااعمال ذهني (مانند دعاكردن  شمارش تكرار واژه ها به آرامي )

2)رفتارها يااعمال ذهني براي پيشگيري يا كاستن از پريشاني يا پيشگيري از يك رويداد يا موقعيت هولناك طراحي مي شوند با اينحال رفتارها يا اعمال ذهني يا به طريقي واقعگرايانه با آنچه قرار است خنثي يا پيشگيري شود ارتباط ندارد يابه طور آشكار افراطي هستند .

ب).در مرحله اي از سير اين اختلال شخص متوجه شده است كه وسواس هاي فكري يا عملي او مفرط يا غير منطقي است.

ج).وسواس هاي فكري يا عملي منجر به پريشاني قابل ملاحضه مي شوند , وقت گير هستند (بيش از يك ساعت در روز وقت گير است) يابه طور محسوس با وظايف عادي , كاركرد شغلي (تحصيلي) يافعاليت هاي يا روابط اجتماعي عادي شخص تداخل مي كند.

د).اگر يك اختلال ديگر وجود داشته باشد ,محتواي وسواس هاي فكري – عملي محدود به آن نمي شود ومانند اشتغال ذهني با غذا در صورت وجود اختلال خوردن ,مو در صورت وجود وسواس موكني ,نگراني در مورد ظاهر در صورت وجود اختلال بد شكلي بدن ,اشتغال ذهني با داروها در صورت وجود اختلال مصرف مواد ,اشتغال ذهني در مورد داشتن يك بيماري جدي در صورت وجود خود بيمارانگاري ,اشتغال ذهني با اميال يا تمايلات جنسي در صورت وجود ناهنجاري جنسي يا نشخوار ذهن گناه آلود در صورت وجود اختلال افسردگي عمده ) .

ه).اين اختلال ناشي از اثرات فيزيولوژيك مستقيم موادمخدر يا يك بيماري جسماني نيست .

 شايع ترين وسواس هاي فكري : شايعترين وسواس هاي فكري عبارتند از افكار مكرر درباره آلودگي (مانند ,آلوده شدن در اثر دست دادن ) ,ترديد هاي مكرر (مانند ,ترديد در مورد اينكه آيا فرد عملي را انجام داده است يا نه ,مانند مجروح كردن يك فرد در حادثه ي رانندگي يا ترك خانه بدون قفل كردن درب ) ,لزوم قرار گرفتن اشياء با يك نظم خاص (مانند ,پريشاني شديد در زماني كه اشياء نامنظم يا نا متقارن مي شوند ),تكانه هاي پرخاشگرانه يا زننده (مانند آسيب رساندن به كودك خود يا فحاشي و تصوير سازي ذهني جنسي ( مانند تصور مكررصحنه اي شهوت انگيز

علل وسواس:1-عوامل بيولوژی  2-ارث    3-عوامل رواني

 1- عوامل بيولوژيك :انواع ناهنجاري هاي بيولوژيك در گروه هاي بيماران وسواسي – جبري گزارش داده شد است  مشاهده شده كه   بيماران مبتلا به اختلال وسواسي جبري معمولا سابقه تولد تروماتيك داشتند, كه نقش ضربه مغزي را در سبب شناسي اين اختلال مطرح مي سازد .همچنين مشاهده شده كه بعضي از بيماران مبتلا به صرع لوپ تامپورال علائمي مشابه آنچه در اختلال وسواسي جبري ديده مي شود دارند.دربيماران مبتلا به اختلال وسواس جبري نابهنجاري هاي غير اختصاصي الكتروآنسفالوگرافيك بالاتر از ديگران است  چنين فرض شده است كه اين ناهنجاري ها ممكن است بيشتر درنيمكره چب متمركز باشد , فرضيه اي كه بالاتر بودن ميزان بروز چب دستي در اين بيماران آن را تقويت مي كند.  2-توارث: به نظر مي رسد كه حداقل در مواردي از اين اختلال اساس ارثي وجود دارد.ميزان بروز آن در بستگان درجه اول بيمار 3تا 7 درصد است.3-عوامل روانی:اضطراب-افکاربدبینانه -عدم تحمل شرایط سخت و....

سن شروع:اگرچه اختلال وسواس فكري – عملي  معمولا در نوجواني يا اوايل بزرگسالي شروع مي شود اما ممكن است در دوران كودكي نيز آغاز شود ،متوسط سن شروع وسواس در مردان پايين تر از زنان است يعني بين 6 تا 15 سالگي براي مردان وبين 20 تا 29 سالگي براي زنان  دراكثر موارد شروع اين ااختلال تدريجي است ولي در بعضي موارد شروع حاد ناگهاني نيز دیده شده است در حدود 50 تا 70 درصد موارد شروع علائم در پي يك اتفاقی استرس آميز مثل حاملگي  مسائل جنسي يا مرگ يكي از نزديكان روي مي دهد.

درمان هاي وسواس فكري – عملي:1-درمان  رفتاري 2 - درمان شناختي   3 - دارو درمان

درمان هاي رفتاري : طبق نظريه رفتاري تصور مي شود كه ترس هاي وسواسي همانند هراس ها شروع مي شودند يعني از طريق همراه شدن يك نشانه ويژه با يك رويداد آسيب زا . براي مثال اشياء واقعي خنثي ( مانند چاقو ,توالت يا وسايل الكتريكي ) همچنين افكار وتصورات ذهني ويژه ( مانند عدد 13 يا تصور شيطان  ) ممكن است با جفت شدن بايك تجربه ازاردهنده ناراحتي ايجاد كند . راهبردهاي مربوط به درمان رفتاري  عبارتند از : تكاليف درماني مواجهه وپيشگيري از تشريفات در درمانجويان كه خود اين روش ها شامل روش هاي مختلف مواجهه وراهبردهاي انسداد فكر  است . تكنيك هاي مواجهه مستلزم اين است كه درمانجويان با موضوعات برانگيزاننده اضطراب ,به طور مستقيم  (عيني ) يا تجسمي ,مواجهه شوند وشامل حساسيت زدايي منظم ,آموزش دل زده شدن از موقعيت وخوگيري وغرقه سازي تجسمي يا عيني است . از طرف ديگر، نشخوارهاي فكري يارفتارهاي تشريفاتي در در مانجويان از طريق روش هايي مانند  بازداري انديشه ,درمان انزجاري از طريق شوك الكتريكي يا ساير روش هاي  حواس پرتي و پيشگيري از تشريفات  پاسخ  متوقف مي شود

 اصول مواجهه وجلوگيري از پاسخ در اختلال وسواس اجبار رامي توان به سادگي اين گونه بيان كرد :

1- تا آنجا كه مي توانيد, باچيزهايي كه باعث ترستان مي شود روبرو شويد 2 - اگر احساس اجبار مي كنيد كه از چيزي اجتناب كنيد ,آن كار را انجام ندهيد .3-اگر احساس اجبار مي كنيد به آدابي بپردازيد كه احساس بهتري را در شما بر مي انگيزد از آن اجتناب ورزيد 4- گام هاي 1,2,3 راتا هر زماني كه برايتان امكان پذير باشد ادمه دهید.

فنوني كه مواجهه وجلوگيري از پاسخ كمك مي كند :  1- تمرين ها را بايك فرد حامي انجام دهيد .2- با اضطراب مقابله كنيدازجمله راه هاي مقابله با اضطراب گفتن اين جمله است كه اين اضطراب موقتي است وبه محض سازگار شدن بدن باآن از بين مي رود ,دوم استفاده از روش هاي آراميدگي است  دراين جا لازم به ذكر بعضي نشانه هاي اضطراب مؤثر خواهد بود (احساس درد وناراحتي در قفسه سينه ,احساس خفگي ,احساس بي قراري ,احساس سرما يا گرما , احساس ضعف  لرزش,  ترس از مردن , ترس از ديوانه شدن .3-برگه هاي يادآور را در دسترس قرار دهيد :افراد مي توانند كلمات وگفته هاي يادآوري كننده وترغيب كننده خاص خود را روي كارت هايي ياداشت كنيد مثلا نوشتن اين جمله اگر وارسي نكنم هيچ اتفاق وحشتناكي نمي افتد . 4-به خودتان پاداش دهيد :پس از دستيابي به يك هدف تمريني پاداشي براي خود در نظر بگيريد5- اهداف بلند مدت خود را در ذهن تصور كنيد :مثلا به هدف بلند مدت درزندگي بدون كمك ديگران وبر گشتن به كار فكر كنيد .6- از روش توقف فكر استفاده كنيد :اين روش به اين صورت  است كه وقتي چنين  افكاري در طول روز به ذهن شما خطور مي كند به آنان بگوييد نه

درمان شناختي:از جمله اشتباهات شناختي وعقايد غير منطقي كه در مورد وسواس وجود دارد موارد زير است :

1-خطر كردن وآسيب ديدن : بيش از حد به فكر خطر بودن يا از آسيب ترسيدن بطوري كه فرد نخست آسيب ناشي از يك اقدام را ارزيابي مي كند و درنتيجه پيوسته از خطر كردن اجتناب مي كند .2- شك وترديد , عدم اطمينان وتصميم گيري , دودل بودن  ودر ترديد به سر بردن , نياز به اطمينان داشتن ,,ناتواني در تصميم گرفتن  , تميز دادن وجدا كردن مقوله ها از هم .3- كمال طلبي ونگرش هاي كمال گرايانه4- احساس گناه , مسئوليت پذيري وشرمساري,درباره افكار يا رفتارها  .5- انعطاف نا پذيري ،داشتن نگرش هاي جزمي و اعتقاد به اصولي خشك و انعطا ناپذير .

 درمان دارويي : به نظر مي رسد كلومي پرامين مؤثرترين دارو در درمان اختلال وسواسي – اجباري است .شروع كلومي پرامين ممكن است 2ماه به طول بينجامد،به تازگي چندين داروي مؤثر ديگر براي درمان اختلال وسواس – اجبارآمده از جمله اين داروها داروي فلوكستين است كه يك داروي ضدافسردگي رايج در دنيا است وفلووكسامين كه يك داروي آزمايشگاهي است .

 درمان هاي ديگر براي اختلال وسواس اجبار :

روان درماني سنتي :از جمله اين درمان ها مي توان به روان كاوي (روان تحليل گري)فرويد اشاره كرد كه در آن , بيماران در باره رؤيا ها وخاطره هاي خود از كودكي به صحبت مي پردازند .

درمان با شوك برقي:درمان با شوك برقي (ECT) مدت ها در درمان افسردگي شديد به كار مي رفته است . معمولا به بيماراني كه عملكرد روزانه در آن ها به شدت مختل شده است يا آن كه در معرض خودكشي قرار دارند و افرادي كه افسردگي آن ها به داروهاي ضد افسردگي ونيزبه در مان هاي ديگر جواب نمي دهد ,شوك برقي بي دردي در ناحيه گيجگاهي مي دهند .به دليل اثربخشي تاييد شده درمان باشوك برقي در افسردگي شديد بسياري از روان پزشكان آن رادر درمان علايم اختلال وسواس – اجبار شديد به كارمی برند,اين نوع درمان اگرچه ترسناك به نظر مي رسد ,اما بي خطر است وتنها اثر جانبي آن از دست دادن حافظه نسبت به حوادثي است كه درست پيش از شوك برقي اتفاق افتاده است ,اگرچه اين حافظه به طور معمول به تدريج باز مي گردد..

سينگولاتومي:سينگولام بخشي از مغز است ورشته هاي عصبي را شامل مي شود كه قسمت هاي كنترل كننده احساسات وعملكرد ها رادر مغز به هم متصل مي سازند . جراحان مغز از اوايل دهه ي 1950 در يافتند كه با ايجاد برش هايي كوچك در ناحيه سينگولام مي توان علايم وسواس – اجبار را كاهش داد .به طور حتم ,تمامي جراحي ها با قدري خطر همراهند وبه همين دليل ,سينگولاتومي آخرين گزينه درماني است. همه بيماران بايد پيش از در نظر گرفتن سينگولاتومي رفتار درماني وتمامي داروهاي قابل دسترس را بيازمايند .درنهايت ,در صورتي كه همه درمان هاي ديگر به شكست انجاميده باشند وشدت مشكلات بيمار ,باعث از كار افتادگي او شده باشد بايد از سينگولاتومي استفاده كرد .

خانواده درماني:حمايت خانواده ,كمك به كاهش ناهماهنگي زناشويي كه از اختلال وسواس ناشي شده است وساختن اتحاد درماني با اعضا سالم خانواده به نفع بيمار است.