مشکلات دوران عقد
بسیاری اوقات مدیریت ناصحیح خانواده ها باعث می شود زوج جوان برای این گذار آماده نشوند، و با مشکلات جدیدی مواجه شوند. در این دوران همسران جوان عمدتاً هنوز با خانواده های خود زندگی میکنند. به دلیل اینكه هنوز وابستگی های اقتصادی به خانواده ها وجود دارد؛ مسۆولیت اقتصادی خانواده به طور کامل منتقل نشده و در این دوران ابهاماتی در پذیرش مسۆولیت های اقتصادی و غیر اقتصادی وجود دارد که می تواند منشا مشکلاتی برای زوجین شود. این مشکلات از سوی خانواده ها تشدید می شود.
زوجین ممکن است انتظارات خانواده ها را تأمین نکنند و این دلخوری از سوی خانواده ها به زوجین منتقل می شود. درخانواده های مختلف حدود مسۆولیت ها در این دوران متفاوت است و این می تواند به تعریف انتظارات متفاوت والدین منجر شود و اختلافاتی بین خانواده ها نیز به وجود آورد. این اختلافات وقتی تشدید می شود که هر یک از طرفین بخواهند انتظارات طرف مقابل را براساس فرهنگ خود یا حتی کمبودهای خود تعریف کنند و در برابر تفاوت انتظارات، انعطافپذیری نشان ندهند.
تفاوت در فرهنگ خانواده ها به انتظارات پیشبینی نشده محدود نمی شود و در همه امور، اسباب دخالت خانواده ها را فراهم می کند. حتی درباره حدود روابط زوجین در این دوران در فرهنگ های مختلف اختلاف نظر پیش می آید و زمینه دخالت والدین را فراهم میکند. در این دوران والدین با بحران روحی دیگری نیز مواجه می شوند و آن ترس از دست دادن فرزندشان است. آنان از این که فرزندشان جذب خانواده همسرش شود، وحشت دارند و کشاکشی بین والدین به وجود می آید که برای زوجین نیز ایجاد مشکل میکند.
در این دوران والدین سعی در دیکته فرهنگ خود به خانواده تازه تشکیل شده دارند و آن ها را تحت فشار میگیرند تا در این خانواده جدید فرهنگ خودشان رشد و نمو پیدا کند. این کشاکش غلبه فرهنگی نیز منجر به بروز مشکلاتی بین زوجین میشود.
در دوران عقد فرصت بسیار خوبی برای زوجین فراهم شده تا فارغ از فشار مسۆولیت های زندگی دورانی را با هم سپری کنند تا ضمن شناخت از یکدیگر خاطرات خوشی تولید کنند و تمام عمر از آن بهره ببرند. در این دوران فرصتی فراهم شده است که زوجین به تفاهم هایی دست یابند و برای خانواده جدید خود فرهنگ مستقلی ایجاد کنند. در این دوران می توانند بر سر هنجارهایی که مورد تفاهم هر دو آنهاست، به توافق برسند و بدون تعصب به اینکه ریشه این هنجار در کدام خانواده است، آن را در خانواده خود اجرا کنند.
پس از آغاز زندگی مشترک به دلیل فشار مسۆولیت های زندگی زوجین فرصت این کارها و بسیاری کارهای دیگر مانند تفریحات مشترک و... را ندارند. اما اهمیت و رسالت این دوران به دلیل درک نادرست والدین از آن نادیده گرفته می شود و نه تنها به زوجین در برآوردن آنها کمکی نمی شود، بلکه از سوی آنها موانعی هم فراهم می شود. والدین باید اهمیت این دوران و نقش مهم آن در زندگی مشترک را درک کرده و با مدیریت صحیح روابط خود با فرزندانشان، آنها را در انجام رسالتها و وظایف زوجین در دوران عقد یاری کنند.
در این دوران، والدین باید به مدیریت احساسات خود بپردازند و بپذیرند که با ازدواج فرزندشان خانواده جدیدی تشکیل شده که از حق استقلال برخوردار است و باید استقلال این خانواده را به رسمیت بشناسند و به آنها اجازه دهند که این خانواده جدید برای خود فرهنگ و هنجارهای مستقلی داشته باشد که الزاماً نباید مشابه فرهنگ موروثی و یا خواستههای آنها باشد. والدین باید با مدیریت محیط، فضایی فراهم کنند که زوجین بتوانند بهتر یکدیگر را بشناسند و تعامل مفیدی با هم داشته باشند. مدیریت ناصحیح والدین در این دوران می تواند مولد بحران هایی در زندگی زوجین باشد که بنای این خانواده را سست کرده و امکان ایجاد خانوادهای محکم را از آنان سلب کند.