چهارشنبه, 05 ارديبهشت 1403

اختلال کنترل تکانه

  • دوشنبه, ارديبهشت 14 1394

اختلال کنترل تکانه

در اختلالات كنترل تكانه، بيماران در برابر تكانه ها يعني سائق ها يا وسوسه هايي كه براي خود يا ديگري زيانبار است، قدرت مقاومت ندارند. گرچه ممكن است آگاهانه درمقابل تكانه مقاومت بكنند يا نكنند و نيز ممكن است رفتارشان را طرح ريزي بكنند. مبتلايان پيش از ارتكاب عمل دچار تنش يا تحريك فزاينده اي مي شوند و هنگام عمل احساس لذت، رضايت يا رهايي مي كنند ولي ممكن است احساس ندامت واقعي، سرزنش خويشتن و احساس گناه بكنند كه احساس لذت آنها را از بين مي برد.
در متن تجديد نظر شده چاپ چهارم كتابچه تشخيصي و آماري اختلالات رواني، شش طبقه اختلالات كنترل تكانه ذكر شده است كه به گونه اي ديگر طبقه بندي نشده اند. اين شش طبقه عبارتند از:
اختلال انفجاري متناوب، جنون دزدي، جنون آتش افروزي، قماربازي، بيمارگون، وسواس كندن مو و اختلال كنترل تكانه اي به گونه اي ديگر مشخص نشده است.   

انفجاري متناوب

اختلال انفجاري متناوب به صورت دوره هاي مجزاي فقدان كنترل تكانه هاي پرخاشگرانه بروز مي كند. اين دوره ها ممكن است با حملات جدي به ديگران يا تخريب اموال همراه باشد. ميزان پرخاشگري ابراز شده با هر عامل استرس زايي كه ممكن است در برانگيختن دوره ها موثر بوده باشد كاملاً نامتناسب است. نشانه هايي كه بيمار ممكن است آنها را به صورت دوره يا حمله توصيف كند ظرف چند دقيقه يا چند ساعت بروز مي كنند و صرف نظر از طول مدت آنها خود به خود و به سرعت از بين مي روند. بيمار پس از هر دوره معمولاٌ دچار تاسف واقعي مي شود يا خويشتن را ملامت مي كند و در فواصل بين دوره ها نشانه هاي پرخاشگري يا رفتار تكانشي فراگير وجود ندارد.
تشخيص اختلال انفجاري متناوب وقتي مطرح مي شود كه شرح حال بيمار نشان دهنده چندين دوره فقدان كنترل همراه با حملات پرخاشگري باشد. يك دوره واحد براي تشخيص گذاري كافي نيست. سوابق بيمار نشان مي دهد كه دوران كودكي او در جَوي از اعتياد به الكل، خشونت و بي ثباتي هيجاني سپري شده است. سوابق كاري بيماران ضعيف است و اغلب اظهار مي كنند كه شغلشان را از دست داده اند و دچار مشكلات زناشويي و درگيري با قانون هستند. اكثر بيماران قبلاً در جستجوي كمك روانپزشكي برآمده اند ولي بي فايده بوده است. اضطراب احساس گناه و افسردگي معمولاً پس از حملات انفجاري رخ مي دهد ولي هميشه اين گونه نيست.

دارو درماني
داروهاي ضد تشنج مدت ها براي درمان اين بيماران به كار رفته و نتايج متفاوتي به بار آورده است. گزارشات نشان مي دهد كه ليتيوم در كاستن از رفتار پرخاشگرانه مفيد بوده است. كاربامازپين، والپروات يا دي والپروئكس و فني توئين نيز مفيد گزارش شده است. پروپروانول و ساير آنتاگونيتهاي گيرنده بتا- آدرنرژيك و مهار كننده هاي كانال كلسيم نيز در برخي موارد موثر بوده اند.

روان درماني
رويكرد مركب دارودرماني و روان درماني در درمان بيماران احتمال موفقيت بيشتري دارد. ولي روان درماني مبتلايان انفجاري متناوب دشوار است چون ممكن است حمله هاي خشم به آنها دست دهد. گروه درماني ممكن است فوايدي داشته باشد. همين طور خانواده درماني نيز بخصوص درمواردي كه بيمار نوجوان يا جوان است مفيد مي باشد.